تولد دو سالگی ستایش
سلام ستايش ماماني، برات تولدت گرفتم فكر نميكردم كه اينقدر تولدت خوب شه ، اول خاله شهناز ، مهلا، زهرا و طاها اومدند و بعد ماماجون و باباحاجي و عمه مريم و بعد عمو مهدي و زن عمو ناهيد و بعدشم آقارضا خيلي خوش گذشت . كه با هنر نمايي خودت و رقص زيبايي كه كردي همه دهنها باز مونده بود كه ستايش خانم چه رقصي ميكنه و بعد كيكا اورديم و تو شمعها را فوت كردي و بعد نوبت كادوها رسيد ، ماماني و باباجون برات يه خرس بزرگ گرفتيم و طاها برات يك بعبعي اورده بود كه با ديدنش كلي ذوق كردي الهي من فداي اون ذوق كردنت بشم ، مهلا يك ارگ برات اورده بود و زهرا يك عروسك خوشكل ، و مامان جون و بابا حاجي هم يك لباس خوشكل كه وقتي بپوشي مثل پرنسسها ميشي، عمه مريم هم يك گوي موزيك دار ، و عمو مهدي و خانمش هم يك بع بعي بزرگ كه خيلي بانمك هه مثل خودت ماماني . انشاالله سال ديگه برات جشن مفصلتري ميگيرم . هميشه انشالله سالم و خندان باشي دختر گلم