آبله مرغان
سلام عزيز دل ماماني راستي خبر آبله مرغانتم ننوشتم ، عسل مامان ، روز 12فروردين كه با خالهجون شهناز و عمو و طاها و مهلا و زهرا و مامان عزيز و بابايي رفتيم 12 گردي رفتيم خورميز ولايت عمو ، خيلي خوش گذشت ستايش خانم هم كه خيلي آب تني كردند وقتي بر ميگشتيم ستايش جان گفتند ماماني دست و پام درد ميكنه من هم پيش خودم فكر كردم نكنه سرد شده ، روز 13 فروردين كه عسل مامان از خواب ناز بيدار شد يكي جوش روي پيشاني دخمل مامان زده بود فكر كردم حشرهاي چيزي گزديده ، وقتي رفيتم عزآباد ولايت شوشوي عزيز ديدم جوشها داره بيشتر ميشه دخمل مامانيم كه كسل و بيحال بود به مادر شوشو و خواهر شوشوها و شوشو گفتم ستايش آبله ...
نویسنده :
ماني و باباجي ستايش
8:48